اتکا به قدرت، اصولگرایی را غیرفعال کرده است
سياسي
بزرگنمايي:
کرمان رصد- بعد از انتخابات 96، برخی از احزاب و فعالان سیاسی بر آسیبشناسی این جریان تأکید کردند، آیا تاکنون آسیبشناسی صورت گرفته است؟
تأکید
بر آسیبشناسی همواره از سوی تحلیلگران مورد تأکید قرار گرفته است و عقلا
هر جریانی هم باید بازخورد اعمال خود را مورد تحلیل قرار دهد. تا آنجا که
اطلاع دارم چنین اقدامی در میان اصولگرایان صورت نگرفته است؛ نتیجه آن هم
این است که الآن اگر هم صورت بگیرد معلوم نیست فایده پیشین برآن مترتب
باشد. اکنون اعتراضات عمدتاً از سطح دو جریان فراتر رفته است و رویهای
رادیکال به خود گرفته است. اگر جریان اصولگرا بخواهد بازنگری جدی داشته
باشد به گمانم این بازنگری باید رادیکالتر باشد و به نوع نگرش اصولگرایان
در حکمرانی بازگردد.
نو اصولگرایی به عنوان نسخهای برای
آسیبشناسی وترمیم در بدنه جریان اصولگرا ارائه شده چرا که نظریهپردازان
نو اصولگرایی معتقدند: «گفتمان اصولگرایی یکطرفه بود»، قبول دارید باید در
آن مقطع نو اصولگرایی تجویز میشد؟
بیش از پانزده سال است
که از ضرورت تحول جدی در اصولگرایان و نگرش آنها میگویم و مینویسم.
اصطلاح نو اصولگرایی را نیز بیش از ده سال پیش مطرح کردم و پارهای از
شاخصههای آن را گفتم اما به دلیل آن که اتکا به قدرت، اصولگرایی را
غیرفعال کرده است؛ عملاً احساس نیاز نیز مشاهده نمیشود. اکنون شرایط
دگرگون شده است. اصولگرایی دیگر نقش سابق را در تعاملات اجتماعی ندارد.
اساساً جامعه، جریانات بیتوجه به تغییرات و نیز مطالبات خود را با به
حاشیه راندنشان تنبیه میکند. حتی جریان اصلاحطلبی هم به حاشیه راندهشده
است.
عدهای نو اصولگرایی را مغایر اصولگرایی میدانند
درحالیکه این پیشنهاد در جهت کارآمدی بیشتر در جریان اصولگرا مطرح شد، شما
هم قبول دارید نو اصولگرایی به معنای تغییر در مبانی اصولگرایی نیست؟
بستگی
دارد چه کسی نو اصولگرایی را تعریف کند. با تعریفی که من از نو اصولگرایی
داشتم این جریان بهواقع نوسازی و بازسازیشده جریان اصولگرایی بود. زیرا
نو اصولگرایی را باید تلاشی برای اصلاح ضعفها و نواقص اصولگرایی و نیز
سرایت دادن نواندیشی و نوگرایی در آن دانست نه قیامی علیه مبانی آن.
نظر شما درباره سیاست خود انتقادی در جریان اصولگرا چیست؟
متأسفانه
جریان اصولگرا چنان محو نقد رقیب شده است که مدتهاست در آینه اجتماع خود
را ننگریسته است. مدتها پیش گفتم جریان اصولگرا باید از دالان تند نقد
درونی بگذرد. این کار صورت نگرفت و الآن معلوم نیست اگر هم صورت بگیرد
نتیجهای در راستای تأثیرگذاری اجتماعی داشته باشد. مگر آن که این بازنگری
بسیار ریشهای باشد.
آیا تا الآن خود انتقادی در جریان اصولگرا بهخوبی انجامشده؟
انتقاداتی
صورت گرفت ولی شاهد تأثیر مثبتی از آن نبودیم از یکسو به رادیکالتر شدن و
از سوی دیگر به انفعال انجامید. علت آن هم واضح است. این نقدها از موضع
مطالبات مردمی صورت نگرفت و فقط در چارچوب معادلات کسب قدرت صورت گرفت و
بس.
به عنوان تحلیلگر مسائل سیاسی، این نقدی که به
اصولگرایان مطرح میشود مبنی بر اینکه "نگاه از بالا به پایین و سیستم
یکطرفه و یکجانبه بوده" را قبول دارید؟
اصولگرایان
همواره سعی کردند چون جنینی از طریق ناف متصل به قدرت حاکم ارتزاق کنند این
جنین پیر شده است اما از این ناف دست نمیکشد. برای همین راه رفتن و زیستن
روی پای خود آنهم بین مردم و مطالبات آنها را بهدرستی یاد نگرفته است.
نظر شما درباره این نکته که در نو اصولگرایی باید کار به جوانان سپرده شود چیست؟
کار
باید به عقلا و متخصصان فن سپرده شود ممکن است این فرد جوان باشد یا
میانسال البته جوانان ریسک پذیرتر و پرانرژیترند اما به صراحت بگویم
رویکرد کشور این نیست چه رسد به اصولگرایان.
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/42229/