چاپ

کرمان رصد - یک دکتری اقتصادی با تاکید برآنکه در بازار بیشتر کاهش ارزش پول ملی تعمدی است، تصریح کرد: اگر نگاهی واقع بینانه داشته باشیم در می بابیم که در مدت اخیر ساختار اقتصاد کشور مشکل پیدا نکرده لذا کاهش ارزش پول ملی با دستور و مدیریت دولت بوده تا به اهداف خود دستیابد، زیرا شواهد نشان از آن می‌دهد که در هر برهه زمانی که پول ملی می تواند تقویت شود، دولت اجازه این تقویت را نمی‌دهد، بنابراین خود به خود ارزش پول ایران فرو نریخت بلکه دست‌هایی در این کار تعمد داشتند و هدف خاصی نیز دنبال می‌کردند.
" علیرضا شکیبایی" در خصوص تحریم‌های 13 آبان و ادعای دولت مبنی براینکه تحریم‌های 13 آبان تاثیر چندانی بر اقتصاد نخواهد گذاشت اما دولت آمریکا این تحریم‌ها را فلج کننده می‌داند، معتقد است: نظریه دولت درست‌تر می‌باشد زیرا همه مشکلاتی که در 13 آبان بایستی در ایران پیش بیاید پیشاپیش خودمان یا دولت شوک به کشور وارد کردیم و شرایطی از این بدتر شاید برای مردم وجود نداشته باشد.
وی با تاکید برآنکه مردم دغدغه و نگرانی از تحریم‌های 13 آبان نداشته باشند، اظهار کرد: مشکلات 13 آبان را از قبل به جامعه تحمیل کردیم و شوک‌ها و تنش‌های آن در جامعه ایجاد شد لذا نباید نگران تحریم‌های 13 آبان بود.
رییس بخش اقتصاد دانشگاه شهید باهنر کرمان با اشاره به سیاست‌های اقتصادی دولت، بیان کرد: بخشی از این سیاست‌ها و اقدامات اقتصادی در راستای پیشگیری و بخش دیگر آن ترسی که دولت، فعالان اقتصادی و مردم از 13 آبان داشتند که باعث شوک‌های چند ماه اخیر در کشور شد و دیگر قرار نیست اتفاقی رخ دهد که مردم را نگران کند.
عامدانه بودن کاهش ارزش پول ملی
وی با مقایسه ارزش پولی کشور با سایر کشورها، عنوان کرد: بخشی از سیاست‌های کاهش ارزش پولی در کشور عامدانه بود و دولت، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی برای جلوگیری از تحریم‌ها تامین مالی و همچنین برای افزایش صادرات و افزایش قدرت مالی بنگاه‌های اقتصادی به سمت اجرای سیاست کاهش ارزش پول ملی رفته‌اند.
این دکتری اقتصادی با تاکید برآنکه در بازار بیشتر کاهش ارزش پول ملی تعمدی است، تصریح کرد: اگر نگاهی واقع بینانه داشته باشیم در می بابیم که در مدت اخیر ساختار اقتصاد کشور مشکل پیدا نکرده لذا کاهش ارزش پول ملی با دستور و مدیریت دولت بوده تا به اهداف خود دستیابد، زیرا شواهد نشان از آن می‌دهد که در هر برهه زمانی که پول ملی می تواند تقویت شود، دولت اجازه این تقویت را نمی‌دهد، بنابراین خود به خود ارزش پول ایران فرو نریخت بلکه دست‌هایی در این کار تعمد داشتند و هدف خاصی نیز دنبال می‌کردند.
وی پیشگیری از تحریم‌ها، تامین مالی دولت، جهش صادراتی با هدف حمایت از تولیدکنندگان داخلی را از جمله اهداف دولت برای کاهش ارزش پول ملی برشمرد و عنوان کرد: شرکت‌های اقتصادی از این اقدامات سود می‌برند اما مردم عادی و افرادی که دارای حقوق ثابت هستند از این سیاست متضرر می‌شوند.
این دانشیار بخش اقتصاد دانشگاه شهید باهنر کرمان تولیدکنندگان، صادرکنندگان و دولت را منتفعین سیاست کاهش ارزش پولی ملی دانست و تاکید کرد: کاهش ارزش پول ملی در سال 97 را بیشتر عامدانه می‌دانیم که دولت به آن دامن زده است.
وی از وابسته بودن حدود 14 میلیون نفر از جمعیت ایران به تولیدکنندگان سخن به میان آورد و خاطرنشان کرد: اگر تولیدکنندگان بتوانند تولید خود را پایدار نگهدارند، توانایی تامین مالی کارگران خود نیز خواهند داشت.
آیا دولت همه کشورهای دنیا دستشان در جیب مردم است؟
رییس بخش اقتصاد دانشگاه شهید باهنر کرمان در پاسخ به این سوال که آیا در همه دنیا دولت‌ها هزینه‌های خود را از جیب مردم تامین می‌کند یا خیر؟ به ایسنا گفت: در هیچ جای دنیا اینگونه نیست، اما در ایران به دلیل وابستگی اقتصاد و بودجه به نفت این اتفاق می‌افتد و در هیچ جای دنیا دولت به میزان ایران مالک دلارهای نفتی نیست تا بخواهد با کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ دلار، تامین درآمد و مالی کند.
وی ادامه داد: در همه دنیا نفت توسط شرکت‌های خصوصی عرضه می‌شود و دلار حاصل از آن متعلق به بخش خصوصی است و دولت‌ها چنین اقداماتی انجام نمی‌دهند اما دولت ایران وابستگی شدیدی به درآمدهای نفتی دارد و وقتی که نگران می‌شود که در آینده ممکن است درآمدهای نفتیش کاهش یابد، تغییرات نرخ ارز را در دستور کار می‌گذارد یا از گروه‌های مدافع این سیاست حمایت می‌کند.
نتایج کاهش ارزش پول ملی
شکیبایی گسترش فقر و افزایش شکاف طبقاتی را از عوارض کاهش ارزش پول ملی دانست و بیان کرد: متاسفانه گسترش فقر و شکاف طبقاتی در جامعه شدید شده است، برای همین امر است که صحبت از ارایه بسته‌های حمایتی می‌شود و اعلام کرده‌اند که 11 میلیون نفری که تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند، از بسته‌های حمایتی برخوردار می‌شوند.
وی گسترش فقر و افزایش طبقاتی در کوتاه مدت را از هزینه‌های سیاست کاهش ارزش پول ملی برشمرد و اظهار کرد: ممکن است که رشد اقتصادی نیز کاهش پیدا کند و بیکاری افزایش پیدا کند که این موارد از پیامدهای کاهش ارزش پول ملی است.
این دکتری اقتصادی معتقد است: نظریه اکثر اقتصاددانان این است که دولت نباید سیاست کاهش شدید ارزش پولی را اجرا می‌کرد و حتی افرادی که با کاهش ارزش پول ملی موافق هستند، نیز کاهش ارزش پول ملی ملایم را تایید می‌کنند و با این شدت مخالف هستند و معتقدند کاهش ارزش پول ملی شدید نمی‌تواند اثرگذار باشد.
وی افزود: کارشناسان اقتصادی دولت که در راس هستند و به نظریه سایر اقتصاددانان بی‌تفاوت هستند، سیاست کاهش شدید ارزش پول ملی موافق هستند و معتقدند که سیاست‌شان درست است و از این طریق می‌توانند کشور را بهتر اداره کنند.
شکیبایی عنوان کرد: جامعه کارگری، کارمندی، جمعیت بیکار و جمعیت تحت پوشش سازمان‌های حمایتی زیر خط فقر هستند حال اینکه این مهم برای دولتمردان ما اهمیت داشته است یا خیر؟ بستگی به نظریه مکاتب مختلف اقتصادی دارد و متاسفانه شاهد هستیم تیم اقتصادی دولت زیاد به این موضوع توجه نمی‌کند و نگاه آنان به کشورداری و حکومت‌داری یک نگاه دیگری است و براساس نگاه خود سیاست‌های خود را اجرا می‌کند.
وی از نرخ تورم در کشور سخن به میان آورد و به ایسنا گفت: برخی نرخ تورم را 40 درصد و برخی 100 درصد نیز اعلام می‌کنند، معتقدم که حداقل نرخ تورم در 6 ماهه اول سال جاری 40 درصد بوده است.
این دانشیار دانشگاه شهید باهنر کرمان به بازار مسکن اشاره کرد و افزود: با توجه به اینکه هزینه‌های تولید مسکن افزایش پیدا کرده است لذا شاهد افزایش قیمت مسکن بودیم به طوری که در برخی از مناطق تهران 70 درصد قیمت مسکت گران شده است و در شهرستان‌ها نیز این افزایش قیمت را شاهد بودیم.
وی بر لزوم حفظ آرامش تاکید کرد و توصیه کرد: مردم آرامش خود را حفظ کنند و نگرانی‌هایی که برای تحریم‌های 13 آبان وجود داشت، در 6 ماه گذشته اتفاق افتاد و دیگر مردم نگران چه چیزی می‌خواهند باشند زیرا بدتر از آنچه که باید رخ می‌داد، اتفاق افتاد و انتظار بدتر یا شوک بدتر در 13 آبان نداریم.
ایران ارزان‌ترین کشور دنیا!!؟؟
رییس بخش اقتصادی دانشگاه شهید باهنر کرمان با اشاره به صحبت‌های ریاست جمهور در مجلس شورای اسلامی در خصوص اینکه ایران ارزان‌ترین کشور دنیاست، اظهار کرد: اینکه ارزش پول ملی کاهش پیدا کرده است به معنای کشوری ارزانی بودن را نمی دهد زیرا قیمت‌ها نسبی حساب می‌شوند و به‌طورمثال در کشوری که درآمد سرانه آن بالای 5 هزار دلار است قیمت حمل و نقل آن هر واحدی 2 دلار حساب شود و این مهم نیز مشکلی ایجاد نمی کند لذا مقایسه قیمت‌ها به‌صورت مطلق و جداگانه معنای اقتصادی ندارد و قیمت‌ها نسبی مقایسه می‌شود و نمی‌توانیم قیمت یک کالا در ایران را با قیمت آن کالا در اروپا مقایسه کنیم.
وی اضافه کرد: موافق این نیستیم که انرژی، حمل و نقل و ... در ایران ارزان‌تر از سایر کشورهاست، بنابراین این نظریه رییس جمهور اصلا درست نیست و به دولت‌ها پیشنهاد می‌کنیم که قیمت‌های نسبی را در نظر بگیرند و باید قیمت‌ها را با دستمزدها مقایسه کرد و باید محاسبه به صورت درصدی باشد به اینگونه که چند درصد مزد افراد به حمل و نقل، انرژی، تفریح، کالاهای اساسی و ... اختصاص پیدا می‌کند.
وزرای پیشنهادی دردی را درمان می‌کنند؟
وی به صحبت‌های وزیر پیشنهادی اقتصاد در خصوص ایجاد اقتصاد بدون نفت، اشاره کرد و افزود: این صحبت فقط یک شعار برنامه‌ای است، زیرا هیچ اقداماتی برای این کار صورت نگرفته و برای اقتصاد بدون نفت باید قوانین و مقررات، سازمان‌ها و نهادهای جدیدی را در جامعه ایجاد کنیم تا بتوانیم به سمت اقتصاد بدون نفت حرکت کنیم و هیچ اقدامی برای دستیابی به چنین آرمانی صورت نگرفته است.
شکیبایی از نظریه خود در رابطه با جابجایی یک وزیر از یک وزارتخانه به وزارتخانه دیگر سخن به میان آورد و اضافه کرد: وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی به مهمی وزارت صمت نیست و درجه اهمیت آن پایین‌تر از وزارت صمت است اما بهتر بود که هر وزیری به هر دلیلی از وزارت صنعت، معدن و تجارت حذف می‌شود، باید به‌طور کلی از برنامه دولت حذف می‌شد شاید انگیزه بهتری ایجاد می‌شد.
وی ادامه داد: آقای «شریعتمداری» به دلیل شوکی که در بازار ایجاد کرد و مشکلاتی برای مردم، بنگاه‌ها و صنعت به وجود آورد، اقبالی در مورد ایشان نبود، بنابراین به سمت وزارت کار رفتن او زیاد مناسب نیست.
این دکتری اقتصاد در خصوص وزیر پیشنهادی اقتصاد گفت: آقای «دژپسند» در اصل جزء سیستم سازمان برنامه بودجه نیست و چند سالی است که در این سازمان فعالیت می‌کند. وی در گذشته معاون وزارت اقتصاد و دارایی بوده است اما در موفق بودن «دژپسند» در وزارت اقتصاد زیاد خوشبین نیستیم، زیرا توانمندی ویژه‌ای در وی سراغ نداریم.